یا ایتها النفس المطمئنه

یا ایتها النفس المطمئنه، سلام بر تو ای امام امت و سلام بر دل های سرشار از عشق به تو. سلام بر شهیدان راهت که لاله های باغ تو بودند.

ای کوه استوار که بادها تو را نلرزاند، ای پیشوای میلیونها خواستار برپایی جمهوری اسلامی، به یاد تو و از غم تو در سینه ام غمی بزرگ پنهان کرده ام.

آخر، من هم دوست داشتم دیدارت را. وقتی روی ایوان جماران می آمدی، و دست های مشتاق، گره می خورد و نغمه سر می داد: «روح منی خمینی ... بت شکنی خمینی ...» . آن حسینیه ساده را دیده ام و جای خالی تو را هم. دست تو مانند دست پدری، از دور، همه را نوازش می کرد. در سینه چه داشتی؟ قلبت از چه جنسی بود که از پای در نمی آمدی و ترس را نمی شناختی؟ قلبت از چه جنسی بود که در مقابل دشمن چنان استوار و راسخ بودی ولی کودکان یتیم، دلت را می لرزاندند و تعداد غنچه های باغچه را می دانستی؟

ما فرزندان توییم، فرزندان انقلاب تو. قسم به عشقی که در سینه به تو و جانشین تو، حضرت آیت الله خامنه ای داریم، نخواهیم گذاشت انقلاب تو، انقلاب ما، به دست نا اهلان و نا محرمان بیفتد.

دسته ها : دفاع مقدس
سه شنبه هجدهم 12 1388

 

در آفتابِ نگاه تو، صبورِ پیرِ بهارآوا

زمین شکفت و زمان گل کرد، به جشنواره ی رؤیاها

در آن هزاره ی خاموشی، کسی به عشق نمی تابید

دمید عطرِ نگاه دوست، و ناگهان تو شدی پیدا

عذابِ پوچی و دلتنگی، به سر رسید و بهار آمد

دلم هجومِ طراوت شد، جهان و جان همه شد زیبا

بهار؛ هدیه ی دستانت، به کوچه های خزان دیده

شکوفه؛ فرصت چشمانت، به باغ های پر از رؤیا

دلت نسیم بهاری بود، در آب و آینه جاری بود

چه عاشقانه گذر کردی به دشت های پُر از یلدا

تو رفته ای و سرودی نیست، بیا و باز شبی روشن

به خوابِ آینه ها گل کن، بخوان برای دلِ گُل ها

بهارِ پیرِ من ای بُرنا، بیا به زمزمه تا فردا

دوباره خوشه کند رؤیا، دوباره زنده شود دنیا...

دسته ها : دفاع مقدس
سه شنبه بیستم 11 1388

 

از اوج بروج حق سردار قیام آمد

بر شوق سماع جان، انوار امام آمد

طاغوت نگونسر شد با خاک برابر شد

شمشیر اناالحق چون بیرون ز نیام آمد

آن پیر پیام آور بت بر کن ولا گستر

بر گستره ای لبریز از خون و قیام آمد

گفتا که من آن بحرم کارام نمی گیرد

در مسلک بیداران آرام، خرام آمد

عنبر چکد از نامش، سر مقدم اقدامش

بر لحظه سرمستان اکسیر دوام آمد

پیک خبر بهمن سرداد به هر برزن

کای منتظران خیزید، خیزید امام آمد

دسته ها : دفاع مقدس
سه شنبه بیستم 11 1388
 

۱5 بهمن ماه 1357


* حضرت امام خمینی طی یک سخنرانی جوانان را به ادامه تظاهرات و اعتصابات فرا خواندند.* به دنبال جلسه روز گذشته شورای انقلاب ـ که نخست وزیری دولت موقت به مهندس بازرگان پیشنهاد شده بود ـ این شورا برای گرفتن جواب از وی تشکیل جلسه داد. بازرگان درباره این جلسه می‌گوید: ابتدا پس از تشکراز حسن ظن آقایان، گفتم «اگر بنده را نامزد نخست وزیری نمایید با علم و اطلاع از افکار و اخلاق و سوابقم خواهد بود... همه می‌دانید که من معتقد به دمکراسی و مشورت و اعتقاد به دیگران هستم و از تندی و تعجیل احتراز دارم و علاقمند به مطالعه و علم تدریجی هستم. حال اگر با این سوابق و شرایط قبولم دارید، پیشنهاد فرمایید.» عکس‌العمل مثبت یا منفی در مجلس ندیدم. سکوت و قبولی و اصرار مجدد آقایان روحانی عضو شورا و امام در برابر شرایط و اتمام حجت من باعث تعجبم شد و انتظار آن را نداشتم.

* شاپور بختیار گفت: درهای مذاکره با آیت‌الله خمینی همچنان باز است ... جمهوری اسلامی برای من مجهول است. وی افزود که من نه با شاه و نه با (امام) خمینی سازش نمی‌کنم و اجازه تشکیل دولت موقت را به او (امام خمینی) نمی‌دهم.

اللهم عجل لولیک الفرج

دسته ها : دفاع مقدس
پنج شنبه پانزدهم 11 1388
X